loading...
دلنوشته
adeboy بازدید : 7522 دوشنبه 25 شهریور 1392 نظرات (0)

ه جا اگه قبله حاجات بود
یه جا اگه جای مناجات بود
صد جا دیگه دار مکافات بود
صد جا دیگه جای مجازات بود

قلبم گرفت ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
واسم بجز قفس نیست
تا کی بگم آه ای خدا
مگه دل درد آشنام
هرچی کشیده بس نیست
رنجی که دیده بس نیست

یه جا اگه قبله حاجات بود
یه جا اگه جای مناجات بود
صد جا دیگه دار مکافات بود
صد جا دیگه جای مجازات بود

قلبم گرفت ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
واسم بجز قفس نیست
تو ای عزیزترین کسم
پشت و پناه من باش
یه تکیه گاه مهربون
رفیق راه من باش

یه جا اگه قبله حاجات بود
یه جا اگه جای مناجات بود
صد جا دیگه دار مکافات بود
صد جا دیگه جای مجازات بود
قلبم گرفت ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
واسم بجز قفس نیست
تا کی بگم آه ای خدا
مگه دل درد آشنام
هرچی کشیده بس نیست
رنجی که دیده بس نیست
قلبم گرفت ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
واسم بجز قفس نیست
تا کی بگم آه ای خدا
مگه دل درد آشنام
هرچی کشیده بس نیست
رنجی که دیده بس نیست


عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی که بیایی به خریداری من
برگ پاییزیم و خسته دل از باد خزان
باغبان نیز نیامد پی دلداری من
باغبان نیز نیامد پی دلداری من

عشق اگر با تو بیاید
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی که بیایی به خریداری من

روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی تو نبودی که بیایی به خریداری من

برگ پاییزیم و خسته دل از
برگ پاییزیم و خسته دل از باد خزان
باغبان نیز نیامد پی دلداری من

اشک گرم و غم عشق آمدو
جانا چه کنم
گر به فردا نرسد این شب بیداری من
گر به فردا نرسد این شب بیداری من
اشک گرم و غم عشق آمدو
جانا چه کنم
گر به فردا نرسد
گر به فردا نرسد این شب بیداری من
گر به فردا نرسد این شب بیداری من

عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصه عشق شود قصه بیماری من
من و دیوانگی و مهر و وفا یار شدیم
تا تو باشی و من و عشق و وفاداری من
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصه عشق شود قصه بیماری من
قصه عشق شود قصه بیماری من

قلبم گرفت ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
واسم بجز قفس نیست
تا کی بگم آه ای خدا
مگه دل درد آشنام
هرچی کشیده بس نیست
رنجی که دیده بس نیست

یه جا اگه قبله حاجات بود
یه جا اگه جای مناجات بود
صد جا دیگه دار مکافات بود
صد جا دیگه جای مجازات بود

قلبم گرفت ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
واسم بجز قفس نیست
تو ای عزیزترین کسم
پشت و پناه من باش
یه تکیه گاه مهربون
رفیق راه من باش

یه جا اگه قبله حاجات بود
یه جا اگه جای مناجات بود
صد جا دیگه دار مکافات بود
صد جا دیگه جای مجازات بود
قلبم گرفت ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
واسم بجز قفس نیست
تا کی بگم آه ای خدا
مگه دل درد آشنام
هرچی کشیده بس نیست
رنجی که دیده بس نیست
قلبم گرفت ای نازنین
نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین
واسم بجز قفس نیست
تا کی بگم آه ای خدا
مگه دل درد آشنام
هرچی کشیده بس نیست
رنجی که دیده بس نیست

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
کوله بارم بر دوش سفری باید رفت گم شدن تا ته تنهایی محض یار تنهاییم با من گفت هر کجا لرزیدی از سفر ترسیدی تو بگو:از ته دل: من خدا را دارم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 80
  • کل نظرات : 112
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 38
  • آی پی امروز : 36
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 48
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 67
  • بازدید ماه : 1,681
  • بازدید سال : 15,143
  • بازدید کلی : 1,147,860